جهت عضویت در شبکه اجتماعی نمیدونم و دنبال کردنِ shaghayegh(پارتی_السلطنه) تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی نمیدونم یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی نمیدونم توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
اصن احساس میکنم بابزرگ داشتن یه حس خوبیه مثلا وقتی خواهرزاده برادرزاده هامو میبینم رو سرو کوله بابام میپرن دوست دارم خودمم داشتم باهاش میرفتم بیرون .. الان دوسال تازه قبر بابای بابامو مامانم بهم نشون داده کجاست بعضی وقته دلم میگیره میرم سر خاکش یا اون دوسال دانشگاه میرفتم هر روز از پُل جانبازان رد میشدم به اول پُل که میرسیدم واسش فاتحه میفرستادم
من اصن هیچ کدوم از بابابزرگما ندیدم
مواظب خودت باش زياد نخوري رفتي اونجا زشته گوش بده دختر يا علي
1392/10/20 - 22:13خووووش بحالت بابا بزرگ داری قدرشو بدون منم خیلی دلم میخواد داشتم یعنی دارم ولی زیر خروارها خاک
1392/10/20 - 22:15باشه من تا 12 هستم
خدا رحمتش کنه صوفیا....
1392/10/20 - 22:20مرسی #همشهری
1392/10/20 - 22:20خدا رحمتش کنه صوفیا جونم منم همین یه بابا بزرگ دارم که جونمون به هم بنده
1392/10/21 - 00:40وای حامد مگه میشه نخورد به زور میگه باید بخوری الان دارم میترکم انقد خوردم
1392/10/21 - 00:51خدا رحم كنه پس بگو خانوداه ماسك بزننن حتما واسه پيشگيري خوبه
1392/10/21 - 00:57نه دیگه در اون حد چون میدونستم میریم اونجا شام نخورده بودم فعلا پس بی خطرم نمیترکم
1392/10/21 - 01:04خلاصه از ما گفت خانواده دچار بهران نكني
1392/10/21 - 01:09نه خیالت راحت
1392/10/21 - 01:15منم بابا بزرگ ندارم ولی کاش داشتم....
1392/10/21 - 12:12خدا رحمتش کنه ندای من
1392/10/21 - 13:43اصن احساس میکنم بابزرگ داشتن یه حس خوبیه مثلا وقتی خواهرزاده برادرزاده هامو میبینم رو سرو کوله بابام میپرن دوست دارم خودمم داشتم باهاش میرفتم بیرون .. الان دوسال تازه قبر بابای بابامو مامانم بهم نشون داده کجاست بعضی وقته دلم میگیره میرم سر خاکش یا اون دوسال دانشگاه میرفتم هر روز از پُل جانبازان رد میشدم به اول پُل که میرسیدم واسش فاتحه میفرستادم
1392/10/21 - 15:09من اصن هیچ کدوم از بابابزرگما ندیدم
قربون دل مهربونت صوفیا جونم...خدا رحمتشون کنه...خدا بابا مامانتو برات نگه داره
1392/10/21 - 22:03مرسی آجی همچنین
1392/10/21 - 22:12خدا هیچ بچه ای رو یتیم و هیچ پدر و مادری رو بی فرزند نکنه
امین
1392/10/21 - 22:13